کتابخانه عمومی 22 بهمن بندر کیاشهر

از خاک تا افلاک سیری در سروده های مولانا جلال الدین دکتر قدمعلی سرامی از ما مشو ملول که ما سخت شاهدیم از رشک و غیرت است که در جادری شدیم روزی که افکنیم زجان چادر بدن بینی که رشک و حسرت ماهیم و فرقدیم رو را بشوی و پاک شو از بهر دید ما ورنی تو دور باش که ما شاهد خودیم آن شاهدی نه ایم که فردا شود عجوز ما تا ابد جوان و دلارام و خوش خدیم

کتاب آن بیست و سه نفر اثر احمد یوسف زاده حاوی خاطرات بیست و سه نفراز نوجوانان است که توسط ارتش بعث , در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند. در بخشی از متن کتاب آن بیست و سه نفر میخوانید: همه راهها به جز راهی که به اسارت ختم میشد , یکی بعد از دیگری بسته شده بود.تن دادن به اسارت آخرین راهی است که یک جنگجو به آن می اندیشد.اما , وقتی خشاب هایت خالی باشد و تانک های دشمن محاصره

برزو شجاعی حسن کیاده در شهریور 1331 در بندر کیاشهر , کوی امام متولد شد.تا کلاس نهم را در بندر کیاشهر درس خواند و سپس برای ادامه تحصیل به رشت رفت.و پس از گرفتن دیپلم در سال 1351 وارد آموزشگاه پرستاری شد. نخستین بار شعرهایش زمانی که دانش آموز بود از رادیو گیلان در برنامه نغمه ها و ترانه های محلی که شعرهای فارسی اش در مجله جوانان آنروزها به چاپ رسید. از آثار او : بوارست نم نم باران/ پاماله / سفید رود راز می گوید 1 و 2

خداوند متعال در قرآن میفرمایند : به مردان با ایمان بگو دیدگاه خود را از نگاه به نامحرمان بپوشانند و پاکدامنی ورزند , این برای آنان پاکیزه تر است خداوند آنچه انجام میدهند آگاه است. همچنین میفرمایند : به ن با ایمان بگو دیدگان خویش را از نامحرمان فروبندند و پاکدامنی پیشه کنند و زیورهایشان را جز آنچه پیدا است آشکار نسازند و روسری های خود را بر گریبان هایشان فرو اندازند.

اکبر خیرخواه حسن کیاده , سال 1317 شمسی در میان محله کیاشهر زاده شد.ایشان بعد از دریافت دیپلم , از سال 1342 به آموزگاری پرداخت و مدتی مدیر دبستان بود.بعد از دریافت لیسانس از دانشگاه تبریز , در سال 1355 به خواست انجمن شهر ,شهردار بندر کیاشهر شد. بعد از انقلاب اسلامی به رشت آمد و در دبیرستان های ناحیه دو رشت به تدریس پرداخت و در سال 1373 به بازنشستگی نایل آمد.ایشان کار مرتب نویسندگی را از سال 1369 با رومه کادح رشت شروع کرد.در بهمن 83 اولین مقاله طنز او در

مجموعه خاطراتی که در پا به پای آفتاب میخوانید به شش فصل تقسیم شده است: به روایت اهل بیت و بستگان به روایت اعضای دفتر و کارکنان بیت به روایت یاران , شاگردان و دوستان خاطرات پراکنده به روایت گروه پزشکی و . حکایت همچنان باقی است.